وقتی تنها هستم، پدرخوانده ام از راه می رسد. ما در بازی های گره خورده افراط می کنیم، تمایلات من را به عنوان یک زن جوان بررسی می کنیم. من مسلط هستم، او برده مطیع است. تابو ما با واقعیت و فانتزی مبهم روبرو می شود و دنیایی از اشتیاق خام و خواسته های ناگفته را ایجاد می کند.